تبليغات

دسته بندي موضوعات

آرشيو مطالب

امكانات ديگر

حرف دلتو بزن

پسري يه دختري رو خيلي دوست داشت که توي يه سي دي فروشي کار ميکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هيچي نگفت. هر روز به اون فروشگاه ميرفت و يک سي دي مي خريد فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از يک ماه پسرک مرد… وقتي دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر

پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک ديد که تمامي سي دي ها باز نشده… دخترک گريه کرد و گريه کرد تا مرد… ميدوني چرا گريه ميکرد؟ چون تمام نامه هاي عاشقانه اش رو توي جعبه سي دي ميگذاشت و به پسرک ميداد!

نوشته: محمدرضا | تاريخ: شنبه 13 اسفند 1390برچسب:داستان کوتاه عاشقانه حرف دلتو بزن,داستانک,داستان,داستان کوتاه, |

تبليغات

درباره ما


    به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها

لينكدوني

تمامي حقوق در انحصار اين وبگاه ميباشد و هرگونه كپي برداري غير مجاز و شرعا حرام است. طراحي شده توسط : آرياتمپ| انتشار شده توسط :اسکريپت دوني | مرجع قالب و اسکريپت